ماهان جونماهان جون، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره

خاطرات ماهان عسلی

بدون عنوان

شب که میشه ستاره ها راهی آسمون میشن دور و بر ماه میشینن همدل و همزبون میشن   شب ها بیا کنارهم به آسمون نگا کنیم ستاره ها را ببینیم با همدیگه دعا کنیم   به یاد بیاریم که خدا ما آدما را آفرید ماه  قشنگ نقره ای ستاره ها را آفرید   بیا با هم بگیم خدا، خدای پاک و مهربون هر کسی که به  یادته به آرزوهاش برسون ...
28 بهمن 1392

تولد دایی احسان جون جونی!

مامان اکرم جون به سلامتی دیروز از زیارت عتبات اومد و خدا را شکر حالش هم خوبه  خوش به حالش  ایشالا یه روز هم من و بابا امیر جون و ماهان عسلی هم بریم زیارت آقام حضرت عباس و امام حسین (ع) و شیر خدا حضرت علی (ع). ایشالا زیارت ها قسمت همه اونایی که دوست دارن و عاشقن بشه خلاصه فردا صبحش هم دایی احسان جونی و خاله سعیده و یلدا نانازی اومدن دیدن مامان اکرم جون چند روز دیگه هم یعنی 20 بهمن تولد دایی احسان هست و چون وسط هفته شده ما رفتیم پیشواز ایشالا همیشه سلامت باشی داداش جونم و 310 ساله بشی و مامان اکرم جون ایشالا همیشه به زیارت باشی ...
17 بهمن 1392

هنر نمایی جدید

ماهان عسلی من 12 بهمن ماه یاد گرفت که غلت بزنه و میتونست که پاهاش را بگیره و بیاره بالا تا دیگه کم کم بتونه شصت پاهای کوچولوش را بکنه دهنش ...
13 بهمن 1392

ماهان جونی داره قام قام میکنه!

سلام گل پسرم دیروز همینجوری هوس کردم که بزارمت توی روروئکت ببینم چه کار میکنی و عکس العملت چیه (البته هنوز خیلی زوده برای روروئک بازی) آخه تو همش 4 ماه و 17 روزته قشنگم! اینقدر ذوق زده شده بودی که نگو  انگار سوار ماشین واقعی شده بودی اینم عکسهای آقا ماهان در حالت های مختلف روروئک بازی   ...
7 بهمن 1392

دیگه مردی شدی واسه خودت نازگلکم

ماهانم دیگه داری واسه خودت مردی میشی،قد کشیدی، بزرگ شدی  حالا هم که دیگه شبها توی اتاق خودت و تخت خودت میخوابی آقای من شبهای اول خیلی سختم بود ،همش دلشوره داشتم ،ولی دیگه خیلی با خودم صحبت کردم تا بالاخره قانع شدم که اگه الان جای خوابت را جدا کنم خیلی بهتر از اینه که بزرگتر بشی و جدا کردنت سخت بشه دیگه چند دفعه هم با روانشناست صحبت کردم و گفت بهترین زمان بین سه تا شش ماهگی هست چون بعد از شش ماهگی بچه ها دچار اضطراب جدایی میشن و دیگه جدا کردنش سخت میشه ،خلاصه من هم از سه ماهگی تلاش میکردم که اینکار را بکنم و برای این که به محیط اتاقت عادت کنی طی روز توی اتاق قشنگت می خوابیدی و بیدار که میشدی چشمای قشنگت به عروسکهای بالای...
6 بهمن 1392